چلیپا
این وبلاگ ترکیبی از دلنوشته های خودم و مطالبی در رابطه با موضوعات مورد علاقه و جذاب برای خودم می باشد.
نويسندگان

شب بود. سال‏های سال از شب می‏گذشت. مردمانی همه محکوم به ناموزونی روزگار خویش، با دست‏های سیاهشان زندگی را زنده به گور می‏کردند. صدایی حتی اگر از آسمان می‏آمد، در طنین نعره‏های مست و واژه‏های جاهل گم بود. سرزمین بود و قحط سالی آدمی... و خدا ناگفته مانده بود در سنگ سنگ آن دل‏های پشت به آفتاب.


موضوعات مرتبط: دوستانه ، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 27 آذر 1395برچسب:متن ادبی,میلاد,پیامبر,اسلام, ] [ 8:17 ] [ رهگذر ]


برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 19 آذر 1395برچسب:آغاز امامت حضرت مهدی,عکس,متن ادبی, ] [ 1:0 ] [ رهگذر ]




وا کن کمی از راه تماشا، ای اشک!
امروز دلم دوباره، مهمان دارد

درود بر تمام تنهایی ات،
که حتی از دیدن فرزند، محرومت کردند!


درود بر غربت دیر آشنایت،
که یاد مدینه را در نگاهت زنده می کرد!

درود بر عطر کلامت، که حضور بهاری ات را
به سراسر گیتی، بشارت می داد!


درود بر جهاد فی سبیل اللّه تو،
که پایانش به «شهادت» ختم شد.

مولا جان! دست هامان خالی، چشم هامان پر از اشک
و سینه هامان از داغ شهادتت، لبریز است.

فانوس به خون نشسته مژه هامان را نذر سقاخانه عشق می کنیم
و پیشانی ارادت به آستان آسمانی ات می ساییم؛
گوشه چشمی به ما کن، مولا!


موضوعات مرتبط: مذهبی ، ادبی ، شعر ، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 18 آذر 1395برچسب:شهادت,امام حسن عسگری,متن ادبی,شعر, ] [ 7:48 ] [ رهگذر ]


موضوعات مرتبط: پیامک ، دوستانه ، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 19 آذر 1395برچسب:کودکی هایم,,,,متن ادبی, ] [ 10:42 ] [ رهگذر ]


موضوعات مرتبط: پیامک ، دوستانه ، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 17 آذر 1395برچسب:متن ادبی,خدایا,دعا, ] [ 21:40 ] [ رهگذر ]
سلام خوبی؟منو میشناسی؟من همونم که تورو همیشه اذیتت میکنم همون که میگه خیلی دوست داره اما اذیتت میکنه ها!!!چرا دیگه حالمو نمی پرسی میدونم باهام قهری اما بذار یه چیزی بگم میدونم ناراحتت میکنه اما توبزرگی مثل من قلبت کوچیک نیست که زود ترک برداره!!!

صبح که از خواب بیدارشدم رفتم ملاقات خودم جلوی اینه چقدر لاغر چقدر رنگ پریده چقدرتنهاو چقدر سرگردان ازخودم وحشت کردم زود خودمو کنار کشیدم قلبم تندتند میزد نه من اینو نمیشناسمش تو میشناسیش؟

خدایــــا چقدر تنش زخمی چرا؟

خدایـــا مگه این بنده تو نیست چرا اینقدر تنهاست؟

خدایا چه وحشی اینجوری ناامید وسرگردونش کرده؟

خدایا اونی که الان ایننقدرداغونش کرده کجاست؟

خدایـــــــا این ادمت خیلی تنها وخسته ست نگاهش کن پرا بغض هایه که تمومی نداره خدایااگه بدم یا بدی کردم منوببخش بذار سرمو بذارم روشونه مهربونتو اشک بریزم اندازه تما م لحظه های زجراور زندگیم خدایا دلتنگتم دلم شکسته بیا ببرش پیش خودت من بدم اما تو که خوبی مهربونی نگاش کن دیگه حتی توان گریه کردنم نداره فکر کنم دیگه وقتش ببریش پیش خودت!!!

راستی اون منتظرت میمونه ها!!!


موضوعات مرتبط: ادبی ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 5 آذر 1395برچسب:نامه,خدا,متن زیبا,متن زیبا, ] [ 8:56 ] [ رهگذر ]


موضوعات مرتبط: پیامک ، دوستانه ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 1 آذر 1395برچسب:متن زیبا,خسرو شکیبایی,برخی آدمها, ] [ 14:53 ] [ رهگذر ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب